خیلی وقته.....

          sHeRvIn 
            بازدید : 82
          یکشنبه 08 تیر 1393
           نظرات (2)
        

مدت هاست تنهایم

اما دلـــــــــــــــــــــــتنگ اغوشی نیستم....

خسته ام

ولی به تکیـــــــــــــه گاهی نمی اندیشم...

چشم هایم ترهستندوقرمز

ولــــــــــــــــــــــــــــــی رازی ندارم....

چون مدت هاست!!!

دیگرکسی را"خـــــــــــــــــیلی"دوست ندارم....

ارسال نظر برای این مطلب

	این نظر توسط الناز در تاریخ 1393/05/14 و 21:49 دقیقه ارسال شده است

			همیشه منتظرت هستم خیال می کنم پشت در ایستاده ای و در میزنی اینقدر این در کهنه را باز و بسته کرده ام که لولایش شکسته است لولای شکسته در را عوض میکنم انگار کسی در میزند در را باز می کنم و در خیالم تو را می بینم که پشت در ایستاده ای می گویم : بانو خوش آمدی ولی تو نیستی پشت در تنهاییست در را می بندم و باز دوباره باز میکنم ولی هنوز هم نیستی اینقدر باز میکنم و می بندم که لولای در دوباره می شکند کاش می آمدی می دانم چشم خسته ام بسته خواهد شد قلبم خسته ام خواهد ایستاد ولی تو نخواهی آمد بانو بانو بانو جان تا آخر عمر فقط همین خواهد بود من و در و لولای شکسته و حسرت دیدار تو فقط همین پاسخ : بالاخره میاممممممممممممم

	این نظر توسط atrin در تاریخ 1393/04/09 و 12:32 دقیقه ارسال شده است

			سلاممممممممممم خوبی داداشششششششششششششششش؟؟؟؟؟؟؟ وبت عالی بودددددددددددد همه چیزش ب موضوع وبت میخوره موفق باشی باییییییییییییییییییییییی

صفحات پاپ آپ